اسنااسنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

دختر نازم

یه اتفاق...

سلام به دختر گلم اسنا جون عزیزم روز پنجشنبه شما با اتنا ودوستات فاطمه و ملینادر حال بازی کردن بودی که صدای گریه کردن شما به گوشم رسید من که تو آشپز خونه مشغول مرتب کردن بودم با صدای گریه شما سریع خودمو به اتاق خوابتون رسوندم دیدم شما تو کمد بودی ودوستت داشت درو حول میداد که در بسته شه وقتی شما رو بغلم کردم دیدم انگشتای پات کبود شده بود حسابی گریه میکردی وملینا وقتی شما رو این حالتی دید شروع کرد به گریه کردن قربونت برم شما با اون همه درد ی که د اشتی به دوستت میگفتی گریه نکن. شب عید قربان منو بابا باشما رفتیم دکتر واسه عکس گرفتن پات وقتی عکس گرفتن گفتن که ٣تا از انگشتای پای چپتون شکسته  حسابی اعصابمون خرد شد میخواستیم پاتو گچ بگی...
10 آبان 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر نازم می باشد